انتقاد آروند دشت آرای از سیستم پرداخت گیشه
تاریخ انتشار: ۸ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۹۹۲۵۲۱
آروند دشت آرای که این روزها دو نمایش «پدر» و«آوازهای عاشقانه دختر دیوانه» را روی صحنه میبرد، با انتقاد از وضعیت پرداخت گیشه گروههای نمایشی گفت: حدود یک هفته است که برای دریافت گیشه نمایش خود به انجمن نمایش مراجعه میکنیم ولی به ما میگویند که حساب انجمن مسدود شده و نمیتوانیم گیشه شما را بپردازیم!
این کارگردان در گفتگو با ایسنا این وضعیت را بسیار غریب خواند و تاکید کرد که وقتی نهادی نمیتواند میان دخل و خرجش هماهنگی ایجاد کند، قرار نیست هنرمندان، تاوان آن را بدهند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دشت آرای که از حدود ۳ هفته پیش نمایش «پدر» را در تالار اصلی مجموعه تئاتر شهر روی صحنه میبرد و از شب گذشته هم اجرای نمایش تازه خود را آغاز کرده، با انتقاد از کمتوجهی مسئولان هنری در حمایت از گروههای نمایشی گفت: در حال حاضر کسانی که به صورت حرفهای دارند کار تئاتر میکنند، با وضعیتی غریب مواجه شدهاند که نظیر آن را نداشتهایم.
او با اشاره به شرایط دشوار هنرمندان تئاتر در دوران کرونا و ناآرامیهای سال گذشته یادآوری کرد: در تمام وضعیتهای بغرنج و پیچیدهای مانند کرونا و شرایط اجتماعی سال گذشته، دولت از گروههای نمایشی، به لحاظ مالی کوچکترین حمایتی نکرده است و گویی هنرمندان تئاتر به حال خود رها شدهاند، در حالیکه در هر کشوری اگر تئاتر سرپا و زنده است، به واسطه حمایتهای مستقیم مسئولان و بودجههایی است که برای این هنر در نظر گرفته میشود ولی ما نه تنها هیچ حمایتی نمیشویم، بلکه باید ۲۰ درصد از فروش گیشه خود را به مرکز هنرهای نمایشی بپردازیم در حالیکه این یک رویه غیر قانونی است و محل پرسش است که چرا دولت برای در اختیار قرار دادن سالن دولتی که درواقع متعلق به مردم است و دولت تنها متولی آن و مسئول ارایه و تخصیص آن به هنرمندان تئاتر است، ۲۰ درصد را به عنوان سهم خود از گیشه گروهها دریافت میکند. ما درک نمیکنیم که چرا باید این پول را بدهیم. این یک رویه غیرقانونی است که زندهیاد آتیلا پسیانی هم خیلی به خاطر آن جنگید ولی زورش نرسید!
دشت آرای اضافه کرد: درآمد گیشه، اصلیترین مجرای حمایت از تئاتر است که از سوی تماشاگران رخ میدهد. درواقع تئاتر به واسطه حمایت تماشاگرانی که به تماشای آن میآیند، زنده است .
او با تشریح وضعیتی که برای گروه خودش پیش آمده، افزود: در شرایطی که ۳ هفته از اجرای کار یک گروه میگذرد، پول آن گروه باید وارد چرخه اقتصادیاش بشود تا بتواند هزینه کند ولی وقتی گیشهاش به او پرداخته نمیشود، آن گروه چه کند؟!
دشت آرای خاطرنشان کرد: وظیفه انجمن نمایش، تسهیل کار گروههای نمایشی و حمایت از آنان است نه اینکه پول گروه را از گیشه فروش دریافت کند و آن را به گروه ندهد. چرا کارگردان باید برای دریافت پولی که حق او و گروهش است، دم در انجمن نمایش کاسه گدایی دست بگیرد؟! آن هم با کسر ۲۰ درصد از فروش که دیگر نور العلی نور است و شاهکارتر از این نمیشود.
او ابراز تاسف کرد: دستکم کاش این ۲۰ درصد برای خود تئاتر شهر هزینه میشد اما مدیر این مجموعه ریالی دستش نیست تا بتواند برای بازسازی، ایجاد محوطه یا دستمزد پرسنل تئاتر شهر آن را هزینه کند. در حال حاضر که سالنهای مجموعه، دو اجرایی شدهاند، بچههای تئاتر شهر روزانه به دو سه گروه سرویس میدهند، آیا نباید از نظر مالی تامین شوند. ولی وقتی مدیری پولی نداشته باشد، چگونه میتواند به تئاتر رونق بدهد. معلوم نیست این ۲۰ درصد پول غیرقانونی، صرف چه کاری میشود؟!
این کارگردان ادامه داد: سه هفته از اجرای نمایش ما میگذرد و هنوز نتوانستهایم یک پنجم فروش گیشه خود را دریافت کنیم. در این مدت مدام تهیهکننده، دستیارش و خود من برای دریافت گیشه نمایشمان به انجمن نمایش مراجعه کردهایم و بینتیجه مانده است و در شرایطی که تحت فشار شدید مالی هستیم، انجمن نمایش هم آب پاکی روی دستمان ریخته و میگوید حسابم مسدود است! اگر چنین است، سایت فروش، مبلغ گیشه گروهها را مستقیما به حساب خود گروه واریز کند. قرار نیست ما تاوان این وضعیت را بدهیم.
او با اشاره به فلسفه وجودی انجمن نمایش در مرکز هنرهای نمایشی یادآوری کرد: انجمن نمایش به این دلیل شکل گرفته که حقوق هنرمندان را به موقع بپردازد ولی اگر نمیتواند دخل و خرج خود را مدیریت کند، چرا گروههای هنری باید چوبش را بخورند! این اتفاق عجیبی است! مگر میتوان گفت حساب ما مسدود شده و نمیتوانیم پول گروه را بدهیم؟! چرا من به عنوان کارگردان، باید شرمنده ۴۰ نفر عوامل نمایشم بشوم که بدون هیچ حمایتی و فقط به واسطه حمایت مردم توانستهاند در این نمایش فعالیت کنند.
این کارگردان ابراز تاسف کرد: در این سالها بار تولید تئاتر را به دوش تماشاگر انداختهایم که بلیتِ بدون سوبسید میخرد. ولی پول ما را بلوکه کردهاند در حالیکه سایت فروش ما، هر هفته فروش گیشه را واریز میکند اما فقط یک پنجم آن را به ما میدهند.
دشت آرای اضافه کرد: در حال حاضر و با این وضعیت دشوار اقتصادی، فقط به واسطه علاقه مردم به تئاتر است که میتوانیم این هنر را زنده نگه داریم. آن هم در این دوره سخت که وقتی کار تئاتر میکنی، باید از همه جا ضربه بخوری، ولی ما محکم ایستادهایم تا تئاتر زنده بماند به این دلیل که آن را مهم میدانیم و نمیخواهیم تعطیل بشود اما قرار نیست نقره داغ بشویم!
او با ابراز تاسف از اینکه مسئولان از تولید تئاتر حمایت نمیکند، افزود: سوء مدیریت تا کجا؟! از پروژههای بزرگ یا گروههای جوان که حمایت نمیکنید، بودجه تولید که اختصاص نمیدهید. مهمتر از افراد بزرگی که در سالنهای بزرگ و مهم تئاتر کشور کار میکنند و تماشاگر دارند، چیست؟ اما نه از نظر تخصیص بودجه حمایت میکنید نه از نظر تبلیغات محیطی، شهری یا تلویزیونی. دولت در هیچ کدام از اینها کوچکترین حمایتی نمیکند. بعد میخواهیم به زور، فرهنگ ایجاد کنیم! اینکه راهش نیست شما باید از کار فرهنگی حمایت کنید تا فرهنگسازی آرام آرام شکل بگیرد اما وقتی هیچ حمایتی نمیکنید، به این فکر کردهاید که امید چگونه از بین میرود؟! یا اینکه چرا عدهای از هنرمندان، دیگر کار نمیکنند، ما هم که کار میکنیم، داریم نقره داغ میشویم.
ایسنا در پی اظهارات مطرح شده پیگیر تماس با مسئولان انجمن هنرهای نمایشی است.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: آروند دشت آرای نمایش پدر آروند دشت آرای دفاع مقدس سازمان بسيج مستضعفين چین منوچهر هادی جشنواره ملی سرود فجر فرهنگستان هنر آرش میراحمدی عملیات طوفان الاقصی دفاع مقدس سازمان بسيج مستضعفين چین منوچهر هادی گروه های نمایشی انجمن نمایش تئاتر شهر دشت آرای ۲۰ درصد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۹۹۲۵۲۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نگاهی به تئاتر شاماران/ردپای افسانه جاماسب در زندگی سیاه باز
گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا ـ ونوس بهنود: نمایش شاماران به کارگردانی ساسان شکوریان ترکیب هنرمندانهای از هنر پیشینهدار سیاهبازی و افسانهای کهن از داستانهای هزار و یک شب را بازگو میکند.
تماشاخانه سنگلج، یکی از قدیمیترین سالنهای نمایش تهران است که این روزها ضرورت تعمیر، نگهداری و توسعه آن سوژه اخبار شده، این بار نیز با نمایش شاماران، هنرمندان و هنردوستان را میزبانی کرد.
شاه ماران یا شاماران اسطورهای از موجودی نیمهزن و نیمهمار است که در بین مردم کردنشین سمبل برکت، دانش و شفا است. اما چه شد که هنرمندان سرشناس متعددی به دیدن نمایش این داستان اسطورهای نشستند.
میتوان اسرار هویدا کرد و نجات یافت
تئاتر هنر نخبگان است، اما دروازه یادگیری آن برای عموم گشوده است. شاماران در تلفیق زیبایی از سیاهبازی هنر کهن و اصیل ایرانی با افسانهای جامانده از هزارهها به دنبال انتقال همان پیامهایی است که هر روز در زندگی به آن نیازمندیم.
بازی روان بازیگران و تسلط بر نقش، چهرهپردازی متناسب با نقش و همچنین سیالیت زمانی از گذشته به دوره معاصر و برعکس اجرایی روان را در اختیار بیننده قرار میدهد. هر چند کارگردان میتواند کمی از ابهام ماجراها کاسته و کلیدهای بیشتری در اختیار تماشاگر قرار دهد، اما سطح اجرای مقبول غیر قابل انکار است.
سیاهباز در نقش جاماسب ظاهر میشود. جوانی که در افسانهها برای پیدا کردن عسل در غاری حبس میشود و دوستانش تنهایش میگذارند. دراین نمایش گنجی که میتواند زندگی سیاهباز را دگرگون و او را از فقر و فلاکت برهاند جایگزین عسل شده است. سیاهباز در قبرستانها به دنبال گنج است و کیست که نداند بر روی هر گنجی ماری خفته است.
در افسانه جاماسب او به باغ مارها که در کنار شاه مار خود زندگی میکنند میرسد و به شرط آن که جایی ازاین مکان نامی نبرد، زندگی خود را با شاه مار آغاز میکند. شاه مار با چهرهای موحش تنها یک تمنا از او دارد و آن هم وفای به عهد است. اما جاماسب برای نجات خود بارها و بارها عهدشکنی میکند.
آنجا که دروغ است وقاحت موج میزند
شاماران یکی از سمبلهای مورد احترام مناطق کردنشین است که به عنوان نشانه برکت و دانش تصاویر آن در جای جای خانهها کشیده و از تصویر آن مجسمه و گلدوزیهایی در بین لوازم زندگی دیده میشود. آن چهره کریه زنی که نیمی از تنش یک مار است، بر خلاف آدمهای روی زمین به وفاداری و صداقت ارج مینهد.
اما هرجا دروغ باشد، وقاحت موج میزند و سیاهباز به همراه گروهی از بازیگران به مصداق توده مردم با لودگی و مسخرهگی به عهده خود پشت پا میزند.
اما داستان در همین جا خاتمه نیافته است. به جای سکه و زر گنج واقعی همان شاماران است که پادشاه برای بهبود خود از بیماری در به در به دنبال اوست. جادوگری که در بارگاه پادشاه است میگوید برای شفایش باید جغدی که در وجود خود دارد را بیرون بکشد. تمثالی از شومی و کراهت و خباثت.
سیاهباز که اسرار دیدن شاماران را بر ملا کرده توسط وزیر پادشاه اسیر میشود و با کمک او شاماران به نزد پادشاه آورده میشود. سیاهباز میگوید برای معیشت روی خود را سیاه کرده، اما دراین داستان به دلیل خیانت به گنجینه دانش و معرفت، روسیاه است. پرداختن به افسانههای بومی و طرح آموزههای آن، در وضعیتی که به اعتقاد نادر ابراهیمی نویسنده سرشناس، به یک رستاخیز اخلاقی نیازمندیم، همان چشمه آب روانی است که هر انسانی در عطش آن است.
نویسنده و کارگردان در نهایت شاماران را، چون افسانهاش به دست پادشاه میدهد و او تکه تکه میشود. اما پایان خوش آنجاست که به خاطر حماقت و حرص و ولع، هر که بدی کرده به سزای اعمالش میرسد. بر خلاف جاماسب که به دانش دنیا آگاه شده و حکیم بزرگی میشود، سیاهباز در قعر کردههای خود روسیاه باقی میماند. اما همیشه فرصتی برای بازگشت به سوی خیر هست. قلب پرمهر و سلامت سیاهباز به کمکش میآید تا بتواند تیرهروزی و تیرهرویی خود را به کنار بزند.
نمایش سیاهبازی شاماران در بیست و یکمین جشنواره بین الملی نمایشهای آیینی و سنتی ایران شرکت کرده تا آیینهای اصیل ایرانی را باردیگر نقل کند. اثری که هنرمندان و اهالی قلم بسیاری را به تماشای خود مهمان کرد.
این اثر نمایشی تا ۷ اردیبهشت در تماشاخانه سنگلج اجرا خواهد شد.
انتهای پیام/